Jim and the Job
:diamond_shape_with_a_dot_inside:My neighbor, Jim, had trouble deciding if he wanted to retire from the construction field, until he ran into a younger man hersquo;d worked with previously. The young man had a wife and three children and was finding it difficult to make ends meet, since he hadnrsquo;t worked in some time. The next morning, Jim went to the union office and submitted his retirement paperwork. As for his replacement, he gave them the name of the young man. That was six years ago, and that young husband and father has been employed ever since.
:diamond_shape_with_a_dot_inside:جیم و شغلش
:diamond_shape_with_a_dot_inside:همسایه ام جیم نمیتونست تصمصیم بگیره که آیا میخواد از کارش تو ناحیه ساخت و ساز بازنشت بشه یا نه، تا اینکه پسر جوانی رو که قبلا باهاش کار کرده بود رو دید. مرد جوان یک زن و سه بچه داشت وچون برای مدتی کار نکرده بود به سختی گذران زندگی میکرد . صبح روز بعد جیم به دفتر اتحادیه رفت و فرم بازنشستگیش رو تحویل داد و به عنوان جانشینیش اسم مرد جوان رو به آنها داد. این قضیه مربوط به شش سال پیشه و اون مرد جوان و پدر سه بچه از اون موقع تا به حال سر کار میرود.

حمایت ازوب


انتشارو کپی با لینک زیربلامانع است
WWW.VWORK.LXB.IR

داستان کوتاه انگلیسی

داستان کوتاه انگلیسی با ترجمه

داستان کوتاه جیم وشغلش

داستان هیجانی وترسناک دراکولا2/98(کوکان/نوجوانان)

داستان وروضه ماه محرم 98

گرامرزبان انگلیس(36درس)

درس12(گرامرترجمه)

the ,and ,he ,رو ,جیم ,man ,مرد جوان ,young man ,the young ,سه بچه ,یک زن

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عشق اباعبدالله Aluminium cookware گردان قرآنی شهید آوینی poonehikplus چت انا _ شیراز چت _ چت آنا نهضت سید حسنی در گیلان از عاشقي تا عاشق شدن الف: ادبیات گزینگرا با من باش وبلاگ النا جان